جلوههای ویژه در صنعت فیلمسازی به چه معناست؟
- مجموعه: آکادمی هنر
سفری در تاریخ جلوههای ویژه در صنعت سینما
جلوههای ویژه در فیلمسازی، یک عنصر حیاتی در ساخت فیلمهای مدرن است. آنها قدرتی دارند که مخاطبان را به دنیاهای فانتزی، ایجاد تصویر واقعی از رویدادهای تاریخی، و افزودن عمقی احساسی که داستانسرایی را بهبود میبخشد، ببرند. در این مقاله، ما قصد داریم که به بررسی اینکه جلوههای ویژه چیستند، انواع مختلف جلوههای ویژه که وجود دارند، تاریخچه آنها در سینما، و تأثیر آنها بر فیلمسازی امروزی بپردازیم.
جلوههای ویژه
جلوه های ویژه (اغلب به اختصار SFX ، F/X یا به سادگی FX ) توهم یا ترفندهای بصری مورد استفاده در صنعت تئاتر ، فیلم ، تلویزیون ، بازی های ویدیویی ، شهربازی و صنایع شبیه ساز برای شبیه سازی وقایع تصور شده در یک داستان یا دنیای مجازی هستند .
جلوه های ویژه به طور سنتی به دو دسته جلوه های مکانیکی و جلوه های نوری تقسیم می شوند . با ظهور فیلمسازی دیجیتال، تمایز بین جلوههای ویژه و جلوههای بصری افزایش یافته است، که دومی به پستولید دیجیتال و جلوههای نوری اشاره دارد، در حالی که «اثرات ویژه» به جلوههای مکانیکی اشاره دارد.
جلوههای مکانیکی (که جلوههای عملی یا فیزیکی نیز نامیده میشود ) معمولاً در طول فیلمبرداری زنده انجام میشوند. این شامل استفاده از وسایل مکانیزه ، مناظر، مدلهای مقیاس ، انیماترونیک ، پیروتکنیک و اثرات جوی میشود: ایجاد باد فیزیکی، باران، مه، برف، ابرها، ایجاد یک ماشین در حال رانندگی به خودی خود و منفجر کردن ساختمان و غیره. اثرات مکانیکی. همچنین اغلب در طراحی صحنه و آرایش گنجانده می شوند. به عنوان مثال، می توان از آرایش مصنوعی استفاده کرد تا یک بازیگر شبیه موجودی غیرانسانی شود.
جلوههای اپتیکال (که جلوههای عکاسی نیز نامیده میشود) تکنیکهایی هستند که در آنها تصاویر یا فریمهای فیلم به صورت عکاسی ایجاد میشوند، چه در دوربین با استفاده از نوردهی چندگانه ، مات یا فرآیند شوفتان و یا در مرحله پس از تولید با استفاده از چاپگر نوری . ممکن است از یک افکت نوری برای قرار دادن بازیگران یا مجموعه ها در پس زمینه ای متفاوت استفاده شود.
از دهه 1990، تصاویر کامپیوتری (CGI) در فناوری جلوههای ویژه پیشرو بوده است. این امر به فیلمسازان کنترل بیشتری میدهد و به بسیاری از جلوهها اجازه میدهد تا با خیال راحتتر و متقاعدکنندهتر و - با پیشرفت فناوری - با هزینههای کمتر انجام شوند. در نتیجه، بسیاری از تکنیک های اثرات نوری و مکانیکی توسط CGI جایگزین شده اند.
تاریخچه جلوههای ویژه در صنعت فیلم
در سال 1857، اسکار رجلندر با ترکیب بخشهای مختلف از 32 نگاتیو در یک تصویر واحد، اولین تصویر "جلوههای ویژه" جهان را ایجاد کرد و یک چاپ ترکیبی مونتاژ شده ایجاد کرد. در سال 1895، آلفرد کلارک چیزی را خلق کرد که معمولاً به عنوان اولین جلوه ویژه فیلم شناخته میشود. در حین فیلمبرداری بازسازی سر بریدن مری، ملکه اسکاتلند، کلارک به بازیگری دستور داد که در لباس مری به سمت بلوک برود. هنگامی که جلاد تبر را بالای سرش آورد، کلارک دوربین را متوقف کرد، همه بازیگران یخ زدند و نقش مری را از صحنه خارج کرد. او یک آدمک مریم را به جای بازیگر گذاشت، فیلمبرداری را دوباره شروع کرد و به جلاد اجازه داد تبر را پایین بیاورد و سر آدمک را برید. تکنیکهایی مانند اینها برای یک قرن بر تولید جلوههای ویژه تسلط داشتند.
این نه تنها اولین استفاده از حقه در سینما بود، بلکه اولین نوع حیله عکاسی بود که فقط در یک فیلم متحرک امکان پذیر بود و از آن به عنوان "ترفند توقف" یاد میشود. ژرژ ملیس، پیشگام اولیه سینما، به طور تصادفی همان «ترفند توقف» را کشف کرد. به گزارش ملیس، دوربین او هنگام فیلمبرداری از یک صحنه خیابانی در پاریس دچار پارگی شد. وقتی فیلم را اکران کرد متوجه شد که «ترفند ایست» باعث شده یک کامیون به ماشین نعش کش تبدیل شود، عابران پیاده مسیر را تغییر دهند و مردان به زنان تبدیل شوند. ملیس، مدیر صحنه تئاتر روبرت هودین، الهام گرفت تا مجموعهای متشکل از 500 فیلم کوتاه را بین سالهای 1896 تا 1914 بسازد و در فرآیند توسعه یا ابداع تکنیکهایی مانند نوردهیهای چندگانه، عکاسی تایم لپس، محلولها، و دستی رنگ رنگ شده ملیس پرکار به دلیل توانایی ظاهراً دستکاری و تغییر واقعیت با سینماتوگراف، گاهی اوقات به عنوان "جادوگر سینما" شناخته می شود. مشهورترین فیلم او، Le Voyage dans la lune (1902)، یک تقلید عجیب از ژول ورن از زمین تا ماه، ترکیبی از اکشن زنده و انیمیشن را به نمایش میگذارد و همچنین آثار گسترده مینیاتور و نقاشی مات را در خود جای داده است.
از سال 1910 تا 1920، نوآوری های اصلی در جلوه های ویژه بهبود شات مات توسط نورمن داون بود. با عکس مات اصلی، تکههای مقوا برای جلوگیری از نوردهی فیلم قرار داده شد که بعداً نمایان میشد. داون این تکنیک را با «شات شیشه ای» ترکیب کرد. بهجای استفاده از مقوا برای جلوگیری از نوردهی در قسمتهای خاصی از فیلم، Dawn به سادگی مناطق خاصی را سیاه رنگ کرد تا از تابش نور فیلم جلوگیری کند. از فیلم تا حدی در معرض دید، یک فریم منفرد بر روی یک سه پایه پرتاب میشود، جایی که مات کشیده میشود. با ایجاد مات از یک تصویر مستقیماً از فیلم، ترسیم یک تصویر با توجه به مقیاس و پرسپکتیو بسیار آسان شد (عیب اصلی عکس شیشه ای). تکنیک داون به دلیل تصاویر طبیعی که ایجاد میکرد، به کتاب درسی عکس های مات تبدیل شد.
در طول دهههای 1920 و 1930، تکنیکهای جلوههای ویژه توسط صنعت فیلمسازی بهبود و اصلاح شد. بسیاری از تکنیکها - مانند فرآیند شوفتان - تغییراتی در توهمهای تئاتر (مانند شبح فلفل) و عکاسی ثابت (مانند نوردهی دوگانه و ترکیببندی مات) بودند. طرحریزی پشتی، اصلاح استفاده از پسزمینههای نقاشیشده در تئاتر، جایگزینی تصاویر متحرک برای ایجاد پسزمینه متحرک بود. ماسکسازی از چهرهها از ماسکسازی سنتی وارد شده است. در کنار پیشرفتهای آرایشی، میتوان ماسکهای خارقالعادهای ایجاد کرد که کاملاً متناسب با بازیگر باشد. با پیشرفت علم مواد، ماسکسازی فیلمهای ترسناک از نزدیک دنبال شد.
هنوز هم برای فیلم کینگ کنگ در سال 1933 که از جلوههای ویژه مدل استاپ موشن استفاده میکرد، تبلیغاتی انجام شد. بسیاری از استودیوها دپارتمانهای داخلی «جلوههای ویژه» را تأسیس کردند که تقریباً تمام جنبههای اپتیکال و مکانیکی فریبکاری تصاویر متحرک را بر عهده داشتند. همچنین، چالش شبیه سازی عینک در حرکت، توسعه استفاده از مینیاتور را تشویق کرد. انیمیشن، ایجاد توهم حرکت، با طراحی (به ویژه توسط Winsor McCay در Gertie the Dinosaur) و با مدلهای سه بعدی (به ویژه توسط Willis O'Brien در The Lost World و King Kong) انجام شد. نبردهای دریایی را میتوان با مدلهایی در استودیو به تصویر کشید. تانکها و هواپیماها را میتوان بدون خطر جانی و دست و پا پرواز کرد (و سقوط کرد). جالب تر از همه، مینیاتورها و نقاشیهای مات میتوانند برای به تصویر کشیدن جهانهایی که هرگز وجود نداشته اند استفاده شوند. فیلم متروپولیس فریتز لانگ با استفاده نوآورانه از مینیاتورها، نقاشیهای مات، فرآیند شوفتان و ترکیببندی پیچیده، یک جلوههای ویژه دیدنی اولیه بود.
یک نوآوری مهم در عکاسی با جلوههای ویژه، توسعه چاپگر نوری بود. اساساً، چاپگر نوری پروژکتوری است که به سمت لنز دوربین میرود و برای تهیه کپی از فیلمها برای توزیع ساخته شده است. تا زمانی که Linwood G. Dunn طراحی و استفاده از چاپگر نوری را اصلاح نکرد، افکتها به عنوان جلوههای داخل دوربین انجام میشد. دان نشان میدهد که میتوان از آن برای ترکیب تصاویر به روشهای جدید و ایجاد توهمات جدید استفاده کرد. یکی از اولین ویترینهای دان، شهروند کین اورسون ولز بود، جایی که مکانهایی مانند زانادو (و برخی از عکسهای معروف گرگ تولند با فوکوس عمیق) اساساً توسط چاپگر نوری دان ایجاد شدند.
عصر رنگ در جلوههای ویژه
یک درام دورهمی که در وین اتفاق میافتد، از یک صفحه سبز به عنوان پسزمینه استفاده میکند تا امکان افزودن پسزمینه در طول پستولید را فراهم کند. توسعه عکاسی رنگی نیازمند اصلاح بیشتر تکنیکهای جلوهها بود. رنگ توسعه تکنیکهای مات مسافرتی مانند صفحه آبی و فرآیند بخار سدیم را امکان پذیر کرد. بسیاری از فیلمها به نقطه عطفی در دستاوردهای جلوههای ویژه تبدیل شدند: سیاره ممنوعه از نقاشیهای مات، انیمیشن و کارهای مینیاتوری برای ایجاد محیطهای بیگانه تماشایی استفاده میکرد. در ده فرمان، جان پی. مخازن آب. ری هریهاوزن هنر انیمیشن استاپ موشن را با تکنیکهای خاص خود در ترکیب بندی گسترش داد تا ماجراهای فانتزی دیدنی و جذابی مانند جیسون و آرگونات ها خلق کند (که نقطه اوج آنها، نبرد شمشیر با هفت اسکلت متحرک، نقطه عطفی در جلوههای ویژه محسوب میشود).
رونق علمی تخیلی جلوههای ویژه
در طول دهههای 1950 و 1960، صنعت فیلم با شکوه جلوههای ویژه جدیدی را تجربه کرد که توانایی ایجاد سطح بالایی از واقعگرایی را در فیلمهای علمی تخیلی فراهم کرد. این دوران باعث پیشرفتهای چشمگیری در جلوههای ویژه شده و تأثیرات بزرگی بر روی صنعت فیلم گذاشت. از جمله نقاط عطف این دوران میتوان به فیلمهایی مانند "گودزیلا"، "روزی که زمین ایستاد" با حضور کلاتو و فیلمهای سه بعدی اشاره کرد.
ایجی تسوبورایا، خالق آثاری همچون "گودزیلا"، یکی از شخصیتهای برجسته در تاریخ جلوههای ویژه بوده است. او به همراه کارگردانانی همچون ایشیرو هوندا، نیرویی محرک در ساخت فیلم "گودزیلا" (1954) بودهاند. با الهام از فیلم "کینگ کنگ"، تسوبورایا تکنیکهایی را که بعدها به عنوان تکنیکهای معمول در ژانر توکوساتسو شناخته شد، مانند استفاده از بازیگر انسانی در لباس برای ایفای نقش یک هیولای غولپیکر (sutamation) را توسعه داد. "گودزیلا" نه تنها چشمانداز سینمای ژاپنی را به طور کلی تغییر داد بلکه ژانر کایجو (هیولاها) را نیز در ژاپن معرفی کرد و با شخصیتهایی مانند گودزیلا، گامرا و پادشاه گیدورا برای چندین دهه به محبوبیت بالا دست یافت.
در سال 1968، استنلی کوبریک تیم جلوههای ویژه خود را برای ساخت فیلم "2001: A Space Odyssey" جمعآوری کرد. در این فیلم، از مینیاتورهای سفینه فضایی با جزئیات بالا و دقت عالی استفاده شد تا واقعیت بیشتری به تصاویر بخشیده شود. همچنین تکنیکهایی مانند روتوسکوپی و تکنیک اسکن شکاف برای ایجاد صحنههای متنوع و جذاب استفاده شد.
دهه 1970: تغییرات عمیق
دهه 1970 تغییرات عمیقی در صنعت جلوههای ویژه به همراه داشت. این تغییرات از جمله تغییرات اقتصادی و موفقیت دو فیلم علمی-تخیلی و فانتزی در سال 1977 بودند. "جنگ ستارگان" جورج لوکاس با جلوههای ویژه بسیار پیشرفته و جذاب، دورانی جدید در سینمای علمی-تخیلی را آغاز کرد. همچنین، فیلم "برخورد نزدیک از نوع سوم" ساخته استیون اسپیلبرگ با جلوههای ویژه چشمگیر، به پایان باورنکردنی دهه 1970 رسید.
با موفقیت این فیلمها، سرمایهگذاریهای هنگفتی در صنعت فیلمهای علمی-تخیلی صورت گرفت. این امر منجر به تأسیس خانههای جدیدی برای جلوههای ویژه شد و باعث توسعه و پیشرفت تکنیکهای جدیدی مانند تصاویر رایانهای (CGI) شد. همچنین، در این دوران، تمایز بیشتری بین جلوههای ویژه و جلوههای بصری تشویق شد که باعث بهبود کیفیت و واقعگرایی بیشتر در فیلمها شد.
در مجموع، دهههای 1950 و 1960 و دهه 1970، ارتقاء و پیشرفت قابل توجهی را در جلوههای ویژه فیلمهای علمی-تخیلی به ارمغان آوردند و اساسیترین پایهها برای تکنولوژیهای جدیدی چون CGI را فراهم کردند.
برنامه ریزی و استفاده از جلوههای بصری در فیلمسازی
اگرچه بیشتر کارهای جلوه های بصری در طول پس از تولید به پایان می رسد ، اما باید در پیش تولید و تولید به دقت برنامه ریزی و طراحی شود . یک ناظر جلوه های بصری معمولاً از مراحل اولیه با تولید درگیر است تا از نزدیک با کارگردان و همه پرسنل مرتبط برای دستیابی به جلوه های مورد نظر همکاری کند.
تأثیرات عملی نیز مستلزم برنامهریزی و هماهنگی قابل توجه با مجریان و تیمهای تولید است. ماهیت زنده جلوهها میتواند منجر به موقعیتهایی شود که بازنشانی به دلیل یک خطا، اشتباه یا نگرانی ایمنی هزینه قابل توجهی را به همراه داشته باشد یا به دلیل ماهیت مخرب اثر غیرممکن باشد.
جلوه های ویژه زنده
جلوههای ویژه زنده، به عنوان بخشی حیاتی از تجربه تماشایی در رویدادهای زنده مانند تئاتر، کنسرتها، رویدادهای ورزشی و نمایشهای شرکتی، شناخته میشوند. این جلوهها، با استفاده از انواع مختلف افکتها و تکنیکهای ویژه، به منظور افزایش جذابیت و تاثیرگذاری بیشتر بر روی حس شهودی تماشاچیان، به کار میروند.
در این محیطها، انواع مختلفی از افکتها به کار گرفته میشوند، از جمله : جلوه های پرواز، نور لیزر ، دود و مه تئاتر ، افکت های CO 2 و مواد آتش زا . سایر اثرات اتمسفر می تواند شامل شعله، کنفتی ، حباب و برف باشد.
یکی از نمونههای قابل توجه جلوههای ویژه زنده در تولید تئاتر در جشنواره برگنتس با استفاده از یک صحنه بزرگ و پیچیده است که برای تکمیل آنچه روی صحنه اجرا میشود حرکت میکند.
جلوه های مکانیکی
جلوههای مکانیکی به استفاده از مهندسی مکانیک برای ایجاد اثرات و جلوههای ویژه در فیلمها اشاره دارد. این افکتها معمولاً با استفاده از دکلها، گیمبالها و دستگاههای مکانیکی دیگر، که برای حرکت و جابجایی اشیاء و بازیگران استفاده میشوند، ایجاد میشوند.
معمولاً، یک تیم از مهندسان مکانیک یا شرکتهای مختص به تولید این افکتها، به عنوان قسمتی از تولید فیلم، در اختیار تهیهکنندگان قرار میگیرند. این تیمها با همکاری کارگران دوربین، هنرمندان بدلکاری یا دوبلورها، کارگردانان و مهندسان، برای ایجاد جلوههای مکانیکی مناسب در هنگام ضبط اکشنهای فیلم با یکدیگر همکاری میکنند.
سپس، پس از ضبط و جلوههای مکانیکی ایجاد شده، فیلم توسط تیم ویرایش و بررسی میشود تا از صحت و استانداردهای لازم برخوردار باشد و قبل از انتشار نهایی برای عموم، ویرایش نهایی انجام شود. این فرآیند جلوههای مکانیکی را به یک سطح حرفهای و واقعگرایانه برای تماشاچیان ارائه میدهد و به کیفیت و شگفتی فیلم افزوده میشود.
تکنیک های جلوه های ویژه بصری
گلوله اصابت گلوله
زمان گلوله
تصاویر تولید شده توسط کامپیوتر (اغلب با استفاده از Shaders )
ترکیب دیجیتال
دالی زوم
جلوه های داخل دوربین
حرکت را مطابقت دهید
مات (فیلمسازی) و نقاشی مات
تشک ویدیویی
جلوه های مینیاتوری
شکل گیری
عکاسی با کنترل حرکت
جلوه های نوری
چاپ نوری
اثرات عملی
جلوه های آرایش مصنوعی
روتوسکوپی
حرکت معکوس
توقف حرکت
برو حرکت کن
فرآیند شوفتان
پخش شدن رنگ
مات مسافرتی
فیلمبرداری مجازی
سیم برداشتن
سوالات متداول درباره ی جلوههای ویژه
۱. جلوههای ویژه در فیلم چیست؟
جلوههای ویژه در فیلم، ابزارها و تکنیکهایی هستند که برای ایجاد تجربههای بصری خاص و فوقالعاده در فیلمها استفاده میشوند. این جلوهها میتوانند شامل افکتهای ویژه دیداری، صوتی و حتی حسی باشند.
۲. چه انواع جلوههای ویژهای در فیلم وجود دارد؟
انواع جلوههای ویژه شامل جلوههای بصری مانند افکتهای ویژه دیداری (مانند جلوههای کامپیوتری و مکانیکی)، جلوههای صوتی (مانند صداهای ویژه و افکتهای صوتی) و جلوههای حسی (مانند افکتهای لمسی و بویایی) میباشند.
۳. تاریخچه جلوههای ویژه در سینما چگونه است؟
جلوههای ویژه در سینما از زمان شروع فیلمسازی وارد صحنه شدند، اما با پیشرفت تکنولوژی، رونق بیشتری یافتند. از جمله مهمترین مراحل تاریخی آنها، دهههای 1950 و 1960 و پس از آن، با ورود تکنولوژی رایانهای به سینماست.
۴. جلوههای ویژه چه تأثیری بر فیلمسازی مدرن دارند؟
جلوههای ویژه به عنوان یکی از عناصر اصلی فیلمسازی مدرن، توانایی ایجاد تجربههای بصری فراوانی را برای تماشاگران فراهم میکنند و قابلیت افزودن ژرفایی عمیقتر به داستانهای فیلمی را دارند.
۵. چه تکنولوژیهایی برای ایجاد جلوههای ویژه استفاده میشود؟
برای ایجاد جلوههای ویژه در فیلم، تکنولوژیهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد از جمله تکنیکهای کامپیوتری، مکانیکی، اپتیکال و ترکیبی که هر کدام قابلیتها و کاربردهای خاص خود را دارند.
سخن پایانی مقاله درباره ی جلوههای ویژه
در پایان مقاله، میتوان به اهمیت و تأثیرگذاری جلوههای ویژه در صنعت سینما اشاره کرد. این جلوهها نه تنها به ایجاد جذابیت و تفریح برای تماشاگران کمک میکنند، بلکه توانایی دارند داستانها را به شکلی عمیقتر و مفهومیتر ارائه دهند. با توجه به پیشرفتهای فناوری، جلوههای ویژه همواره در حال تحول و پیشرفت هستند و این مسأله باعث میشود که سینما به یک تجربهی فرهنگی و هنری جذابتر تبدیل شود. در نهایت، جلوههای ویژه نقش بسیار مهمی در ایجاد یک ارتباط عاطفی و عمیق بین فیلم و تماشاگر دارند و به عنوان یک عنصر اساسی در خلق اثرهای بینظیر سینمایی، همیشه جایگاه ویژهای خواهند داشت.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته